توضیحات اولیه:
از آن جهت که پروپزال نوشته شده برای خواندن در وقت کم طراحی نشده تصمیم گرفته شد...
(سختمه اینطوری حرف زدن ،عادی میگم ببخشید!!)
آقا این پروپزال ما برای خوندن سره پایی نوشته نشده پس فک کردیم که اگه خلاصه ی کارامونو بزنیم رو برد شاید بهتر بتونی بخونی فقط قبلش میخوام یه نکته کوچیک بهت بگم بچه ها هی میگفتن به ما که چرا تبلیغات نمیکنین؟...
به نظر ما "تبلیغات" یعنی اینکه درست توانمندی های خودمون رو توضیح بدیم و بتونیم برنامه هامون رو به شما بفهمونیم با این تعریفِ ما، تخریب ربطی به تبلیغات نداره ؛ تخریب، تبلیغ کردن نیست و کاری که ما باید تو این یه هفته انجام بدیم تبلیغه یعنی سعی میکنیم که برنامه های خودمون رو ارائه بدیم قرار نیست گدایی رای کنیم قرار نیست شعار بیخود بدیم یا عکسی بزنیم که به انتخابت کمک نکنه...
پس ما وظیفمون ارائه درست تیممونه و انتخاب رو میذاریم به عهده ی خودت .
خلاصه این متن رو زدیم روی برد که یه چیز کلی از برنامه هامون دستت بیاد راستی این رو هم بگم که این همون پروپزال مون بود که دادیم به آقا ابراهیمی و ما فقط ادبیاتش رو کمی تغییر دادیم تا راحت و سریع تر بشه خوندش.
1. اینکه تخریب کاره خوبیه یا نه بحث اش جداست ولی تبلیغ نیست.
معرفی پست ها و اعضا:
ما تو پیش فرض معاونت ها تغیراتی ایجاد کردیم که تو نگاه اول خیلی مسخره به نظر میرسه ولی خب بد نیست دلایل مون هم بدونید ... .
الف- معاونت اقتصادی : (این تیکه خیلی قشنگ بود دلم نیومد که محاوره ای بکنم اش )
عدم نگرانی از کمبود و کسری بودجه ، این تصور را به اعضای تیم القا می کند که آنها محدود در مباحث مالی برای انجام کارها نیستند ؛ پس وجود فردی اقتصادی و دارای صلاحیت در تیم ، بسیار حیاتی و اثرگذار می باشد .
مثلا برای تزیینات یه کاری میخوایم انجام بدیم که مدرسه میگه "پولشو نداریم!" و ما هم میگیم "باکی نیست خودمون داریم!!!"
همینجا بود که آقامون سعدی شعری سرایید : "هرکه نان از عمل خویش خورد *** منت حاتم طایی نبرد" .
ب- معاونت علمی پایه اول و دوم :
کاره اصلیه معاون علمی درد و دل کردن و پیگیری پروژه هاست خلاصه یه جورایی روابط عمومیه که برای این کار یه سال اولی راحت تر از پس این کار (برای پایه خودش) بر می آید و تغییر این معاونت هم این بود که دو قسمتی شده .
پ- معاونت IT :
حذف اش کردیم چون اونقد ضروری نبود که معاونت لازم داشته باشه ولی خیلی هم هردمبیل نیست چون با بعضی از بچه ها صحبت کردیم برای اینکار (یه چیزی شبیه خصوصی سازی! می سپاریم این کارو به بچه ها... )
معاونت اقتصادی !
مههههههم ترین محدودیت توی انجام کارا پوله میفهمی؟ بخوای جنب بخوری از آدم پول میخوان هرکاری بخوای بکنی پول لازم داره پس نادیده گرفتن این موضوع خیلی عجیبه ... .
شاید این پست در هیچ مدرسه ی دیگه ای استفاده نشده باشه ، اما چون اولین باره وظیفه ای که به طور کلی در نظر داریم ، مدیریت درآمد و مخارج سمینار می باشد .
نکته ی باحال (یه کم کنایه داره خودتون سعی کنین بفهمید): برای خصوصی سازی و واگذاری کارا به بچه ها ممکنه دست به دامان اقتصاد و معاونت اقتصادی-اش بشویم) .
(این تیکه سخته حال نداشتم ببینم چی میگه ولی فکر کنم چیزه خاصی نیست؛ فهمیدید به منم بگید)
سوال وارده چرایی این کار است ؛ بنابر بر ایده های مطرح شده توسط اعضا و برنامه ی دبیر سمینار ، تیم نیازمند پولی بیشتر از مقدار بودجه ی تخصیص داده شده از طرف مدرسه است . فلذا برای انجام کارهای بزرگی که تیم در در ذهن دارد ، این سمت نیازمند فردی اقتصادی ، مدیر و علاقه به این کار است . با توجه به موارد نام برده شده ، محمد جواد نقدی توانایی انجام چنینن کاری را از نظر دبیر سمینار دارا می باشند .
از اینجا به بعد...
از اینجا به بعد توضیحاته دقیق و محاسبه شده ی هر کدوم از اعضاعه که شرح دقیق اش تو پروپزال هست و نیازی به تکرار نداره.
فقط یه توضیح بدم درباره غالب پروپزال؛ ما ترجیح دادیم که پروپزال رو هرکدوم از اعضا قسمت خودشو بنویسه چون برنامه های اون سمت رو باید خودش انجام بده پس پروپزالش هم نباید کسه دیگه ای بنویسه .
پروپزال به این شکله که اول دبیر یه ذره درباره ی وظایف پیش بینی شده اون پست یا سمت توضیح داده بعد اون فرد که انتخاب شده شرح برنامه هاش و روش اجرا اش رو نوشته...
|
توضیحات دبیر |
|
n-2 نام معاونت
شرح روش اجرا(متن خود معاون) |
اتفاقاتی که تو تیم افتاد و ترجیح میدیم تو رو هم درجریان بذاریم
علی پیروزوند و حسین منبتی و بقیه اعضا... هرکدوم میخواستن که یه تیم قوی ارائه بدن و فکر میکردن که از پس کارا بر میان(نکته پاورقی روبخونین دراین باره!!) ولی چیزی که باعث شد ما ها همه بریم زیر مجموعه ی یک دبیر این بود که پارسا واقعا درباره ی سمینار خیلی شاخ بود این حرف من نیست یادمه روز اولی که پارسا با اعضای گروه جلسه گذاشت (تغریبا اون موقع گروه های دیگه تو نطفه بودن ;-) ) یه پاورپوینت خیلی شکیل مجلسی آورد تو جلسه و به اعضا ارائه داد که بعد از تموم شدن جلسه حسین منبتی(یکی از گنده ترین گزینه ها برای دبیر سمیناری ) به پارسا گفتش که : من اگه این برنامه های تورو و این جدیت-ات رو زود تر میدونستم بدون شک به تیم تو میومدم...
واین حرفش انصافا حقیقت داره چون پارسا از سال پیش وقتی که دبیر سمینار "سینا معمر"(الان سومه) بود از اون موقه تو کاره سمینار بود و اگه بخوام یکم اغراغ کنم باید بگم که پارسا عملا تو کادر برگزاری سمینار سال پیش کار میکرد حتی با اینکه تیم برگزاری فقط باید از پایه دوم می بود!!!
پارسا دولتی یکی از بچه های 103 پارسال و 202 امسال هست و بنیانگذار این گروه که از پارسال حدود چهل،پنجاه تا ایده زده و نقاط ظعف و قوت رو لیست کرده که درباره ی هرکدومش با چندین نخبه(همین معلما ی خودمون) بحث و مشورت کرده...
ما تا وختی که پارسا تو گروهمون دبیر بود خیلی گنده بودیم و ایده هامون دور از ذهن به نظر نمیرسید برای همین اصلا تمرکز مون روی تبلیغات و رای گیری نبود چون به تیم و برنامه هاش اعتقاد داشتیم ولی پارسا این تیمو تشکیل داد و آرمانهاش رو به گروه منتقل کرد واز گروه انصراف داد (مث یه قهرمان تو افق محو شد و خودشو چس کرد :P ) دلایل انصرافش رو به ما هم نگفت ولی همچنان راهنمایی مون میکنه و پیگیر ایده هاش هست که اجرا بشن....
فقط اگه بدونید که چه فازی داره میکنه الان استیل گاندی رو گرفته به خودشو...
یعنی اصن یکی از فانتزیام اینه که تیم تشکیل بدم بعد انصراف بدم که اسمم تو تیم نباشه و عملا رهبریش کنم آخ! آخ!.... استیله امام خمینی بگیره آدم به خودش...
مثلا جلسه تشکیل بدی بعد محکم بکوبی رو میز بگی: این بود؟ اییین بوووووو؟ این بود آرمان های دولتی؟
کامنت دولتی :
آغاااااا این چه کاریه آخه؟ والا ما لایق اینهمه تعریف نبودیم...
اصلا فکر نکنین دبیر سمینار شدن کاره راحیته از دبیر سال پیش میتونی بپرسید (عکس و آدرس معمر) که چند روز تا غروب آفتاب تو مدرسه بود؟ میتونید بپرسید که روز قبل سمینار 2 نصفه شب تو مدرسه خوابید و...